امشب
لحظه ها باز طعم تو را می دهند،
آیا تا حال طعم عشق را
چشیده و باور کرده ای؟
زیبایی چون تو ذره ای از
عشق است...!
عشق یعنی تو...وجود تو...!
تا تو هستی عشق هم هست.گاهی
دوست دارم آغوش گرمت را مزه کنم تا طعم عشق را باور کنم.
می دانی هر وقت می خندی،بر
وسعت این طعم افزوده ای.تو وقتی از باران می گویی کویر قلبم ناخودآگاه سیراب می
شود.
باران حس قشنگی است برای
لحظه ای که آن طعم باور نکردنی را حس کنی...
تو زیبایی و این مرا تشنه ی
آن طعم می کند.از باران گفتم ؛پس بگذار قطره هایش را در این کویر خیالم تا عمق
وجودم احساس کنم.اینگونه من با قطره های احساس تو جوانه می زنم.
و باز امشب...!و باز همان
لحظه ها...! و باز همان طعم...
|